دوستان لطفا نظر بدید
شما میتوانید خاطرات خودتونو تو انجمن ما بزارید
دوستان لطفا نظر بدید
شما میتوانید خاطرات خودتونو تو انجمن ما بزارید
آه... نمیدونم چرا بعضی هارو که دوس داری نمیتونی بهشون بگی دوست دارم بعدش که میخوای بگی اونا نمیذارن بگی بعدش که اونم درست میشه میخوای بگی اون دیگه دوست نداره بعدش که میگی باشه میری باز میاد دنبالت میگه برگرد اما وقتی برمیگردی یه عالم منت میذاره میگه من برگردوندمت و تو دوسم نداشتی که نیومدی دنبالم در حالی که وقتی میخواست بره تمام غرورتو زیر پات میذاری و به پاش میفتی میگی نرو اما هرچی میگی سنگدل تر میشه بعد ازش دور میشی به یکی دیگه اعتماد میکنی ولی وقتی برمیگردی میگه تو به من خیانت کردی و نمیفهمه که خودش خواست برم میگه من دیگه به تو اعتماد ندارم اما نمیتونم بدون تو باشم دوست دارم ولی بدون اعتماد دوست داشتنی هست آیا؟
اگه دنیا برات پشت هم ساز مخالف زد غمت نباشه اگه خسته شدی و حوصلت سر رفت امیدت آخراشه اگه حتی حس میکنی تنها ترین آدم روی زمینی ولی یادت نره اون بالا یکی حواسش همیشه به بنده هاشه
خدا جونم امشب بهم ثابت شد عزیز ترین کس تو زندگیمم میتونه بهم پشت کنه فقط تویی که هیچ وقت پشتتو بهم نمیکنی میشه دستاتو وا کنی میخوام بیام بغلت مثل قدیما آرومم کنی این همه دعا میکنم چرا نمیزاری برا همیشه بیام تنهایی رو دوست ندارم بزار لااقل پیش تو باشم
وقتی رسیدی که شکسته بودم ... از همه ی ادما خسته بودم...
وقتی رسیدی که نبود و میدید... اما تو مثل معجزه رسیدی...
وقتی رسیدی که شکسته بودم ... از همه ی ادما خسته بودم...
بعد یه عالم عشق و بغض و فریاد خدا تو رو برای من فرستاد...
خوب میدونم جای تو رو زمین نیست...خیلیه فرق تو فقط همین نیست...
ادمای قصه های گذشته به کسی مثل تو میگن فرشته...
فرشته ی نجات فرشته ی نجات تو جون ازم بخواه اونم کمه برات...
فرشته ی نجات فرشته ی نجات تو جون ازم بخواه اونم کمه برات...
رسیدی از یه جا که اشنا بود... شبیه تو فقط تو قصه هابود...
تو از یه جای خیلی دور اومدی قفلو شکستی مثه نور اومدی...
تو همونی که ارزوی من بود...همیشه هر جا روبه روی من بود...
شبا تو خوابم تو رو دیده بودم...خیلی شبا بهت رسیده بودم...
خوب میدونم جای تو رو زمین نیست...خیلیه فرق تو فقط همین نیست...
ادمای قصه های گذشته به کسی مثل تو میگن فرشته...
میدونین امشب بارون اومد تو اتوبوس بودم دیدم یه خانواده پا برهنه دارن میرن حرم دلم گرفت گفتم منم میرم اومدم خونه دیدم با پای برهنه برم نمیتونم تو روی زائر ها نگاه کنم که اونا کیلومتر ها پیاده اومدن و من!
خواستم مثل همیشه برم دیدم اینجوری تو روی آقا نمیتونم نگاه کنم سر دو راهی گیر کردم
دوباره هوا بارانی، دل بارانی، صدا بارانی، نگاه بارانی
دوباره هوا میبارد، دل گله دارد، صدا بغض دارد و نگاه اشک
دوباره هوا سرد است، دل سرد است، صدا سرد است و نگاه نیز
یا بهتر
هوا سرد است اما بقیه یخ زده اند
چرا هوا میبارد؟
چون کسی، کسی را دوست ندارد
چرا دل یخ بسته؟
چون گرمای عشق برویم راه بسته
چرا صدا بغض دارد؟
چون دل گله دارد
چرا نگاه اشک دارد؟
چون کسی را دوستش دارد اما او دوستش ندارد
درد من دردی است که دوای آن در هیچ داروخانه ای نیست تنها یه دارو خونه نرفتم اونم داروخانه دل یار فقط ای کاش نسخه پزشک برایش خوانا باشد.
هیییی چقدر سخته وقتی میدونی قراره یک هفته باش خیلی کمتر از همشیه حرف بزنی امروز مدیر مدرسه اومد گفت از 28 میریم راهیان نور دارم دیونه میشم از 28 تا 4 چجوری دووم بیارم .
نمیخوام ازش جدام کنن
یه روز تازه امروز خوشحالم، به خاطر چیز هایی که اونشب بهش گفتم عذر خواهی کردم گفتش نه راست گفتی اما میدونم که زیاده روی کردم آخه عصبانی بودم درسته بروی خودش نمیاره ولی من احتمال دادم نارحت شده باشه پس بهش گفتم و اونم جوابی که ازش توقع میرفت رو داد اما اگه هرچی بم میگفت نارحت نمیشدم.
خوابم میاد اما ناله ای از انتهای وجود میگوید نه خواب تو را از عشقت جدا میکند به او میخندم و میگویم خواب تنها چیزیست که در آن به عشقم از همیشه نزدیک ترم
تعداد صفحات : 2